کد مطلب:188932 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:230

بینا شدن ابوبصیر
ابوبصیر از یاران و اصحاب خاص عترت می باشد. وی از نعمت بینایی محروم شده است. وارد بر باقر العلوم علیه السلام می شود. با امام خویش، این گونه گفتگوی صمیمانه آغاز می كند:

شما ذریه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هستید، امام می فرماید آری! شما وارث تمام انبیا می باشید، امام می فرماید آری! ما وارث تمام دانش های پیامبران می باشیم! ابوبصیر می گوید شما تمام دانش رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را به ارث برده اید، امام می فرماید آری. ابوبصیر می پرسد شما بر زنده كردن مرده ها توانمند هستید و بیماری هایی مانند كوری مادرزاد، و بیماری پیسی را شفا می دهید، شما آگاهید مردم در منزلشان چه چیز می خورند و چه چیزهایی ذخیره



[ صفحه 61]



نموده اند، امام می فرماید آری باذن الله اینها را می دانیم!

ابوبصیر تا این بخش از فضایل عترت را می پرسد، معلوم است كه چه حاجتی دارد. لیكن حاجت خود را آشكارا با حضرت در میان نمی گذارد. وی می خواهد بینایی اش به وی باز گردد. آن گاه امام خود آغاز می كند. به وی می گوید نزدیك بیا. وقتی به حضرت نزدیك می شود، دست خویش را بر روی چشمان ابوبصیر می كشد؛ ابوبصیر چشمان خویش را باز می كند و دیدنی ها را می بیند!

آن گاه امام به وی می فرماید: دوست داری این گونه باشی، آن گاه در قیامت باید پاسخ گوی این نعمت و اعمال و رفتاری كه با چشم انجام می دهی باشی، یا دوست داری به حالت قبلی بازگردی و پاداش تو بهشت باشد. وی دومی را بر می گزیند. دوباره حضرت دست خود را به چشمان وی می كشد، به حالت اول باز می گردد، فمسح علی عینی فعدت كما كنت [1] .


[1] كشف الغمه، ج 2، ص 355، اعلام الوري، ص 504، دلائل الامامه، ص 226، فصول المهمه، ج 2، ص 897، مناقب، ج 4، ص 200، بحار، ج 46،ص 249.